نتایج جستجو برای عبارت :

خوش به سعادتت

یادش بخیر
خوش به سعادتت داداشم چه خوب با شهدا ارتباط برقرار کرده بودی...
شب اول بعد از شهادتت توی وسایلت سررسیدی رو پیدا کردیم که تصویر شهید آوینی روی جلدش بود و پشتش این جمله زیبا...
و زیباتر از اون اینکه شهادتت دقیقاً روز شهادت شهید آوینی بود. یعنی 20 فرودین.
دست مارو هم به دست شهدا برسون...
سلام محمدرضای عزیز 
من حالم خیلی خوبه
میخوام ازت حسابی تشکر کنم
بی معرفتی کرده بودم فکر میکردم رهام کردی و بیخیالم شدی
امروز فهمیدم چقدر به فکرم بودی چه سناریویی برام چیدی 
این همه مقدمه چینی تا منو به این نقطه برسونی 
ممنونم ازت. 
تو مصداق این جمله بودی که پر کشیدی  «هر که خدا رو بیشتر از خودش دوست داشته باشه بی شک شهید خواهد شد» 
خوش به سعادتت
محمد عزیز بخاطر همه ی قشنگی هایی که بهم دادی بی نهایت ازت سپاسگزارم
امروز منو یه قدم به شهادت نزدی
صوت مصاحبه با مخاطبین اجرای کرمان
تیر ماه 98
"خوش به سعادتت رفیق،دیگه رو سفید شدیاون چیزی که میخواستی شد،آخرش شهید شدی"
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


ادامه مطلب
در پناه دست ابوطالب که دور شانه ام حلقه شده به سمت خانه روانه می شوم. می گوید: «از درون بیت بگو. چه بر تو گذشت؟ چه دیدی؟ مشتاق شنیدنم.»
«آنچه بر من گذشت را نمی شود اینجا و در راه گفت. آن قدر حرف و سخن با تو دارم که روزها و هفته ها فرصت لازم است تا از لحظه به لحظه اش بگویم. آنجا که من بودم نه زمین بود و نه آسمان. گویی در قطعه ای از بهشت ساکن بودم.»
«خوشا به سعادتت.»
حلقۀ دست از شانه ام می گشاید و عبا را کنار داده صورت علی را می نگرد: «آیا برای فرزندمان
به گزارش ایرنا، "دخیل" نام مجموعه داستان‌های کوتاه تبری اثر ثریا محمدی است که به تازگی و در مراسم آغاز سال نو مازندرانی، رونمایی شد. نویسنده در ۹ داستان کوتاه که به زبان مازندرانی نوشته شده، اثر را ارائه کرده است و نام کتاب هم برگرفته از دومین داستان کتاب است.
"حاج علی، دخیل، کلثوم صلواتی، اسا عبدالله، ماه گل، گلون، دلپئی، سئی نا(سید ننا) و گل بانو" ۹ داستان این مجموعه را تشکیل می‌دهد.
mohamadrezateimouri
ویژگی این کتاب، توجه به زبان مادری مردم این خط
یا ملجا العاصین
 
 
از پاییزِ امروز که عدد دهگانِ سنش،« یک» را گذرانده ، به تویی که خودِ منی در زمانِ دهگانی که « یک» بود...
 
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند
 
پاییزِ کوچکِ من که حالا، در راهرو مدرسه گریه میکنی ، بگذار برای تسلی ات بگویم که راست میگویند که این هم بگذرد.
که "حدیث" را، بعدها نخواهی دید جز در دقایقی کوتاه و اتفاقی... که دیگر خودت مایل به ادامه ی عمیقِ این دوستی نخواهی بود.
اما " بهار"... حقیقتش توصی
از روزه های قضام خیلی نمونده...یه امروز بگیرم و فردا تمومه...
بابا میگه خوش به سعادتت...میگم اینجوری میگین همچین دلم میسوزه!!! اگه روزه مستحبی بود یه چیزی! روزه قضاس!
مامان میخنده و میگه: همینم ثواب داره دخترم...ماه شعبان هست و ثوابش...
............................................................................................
نمیدونم چرا این لیست من تمومی نداره...هی خط میزنم هی مورد جدید از کارهای مونده یادم میاد و اضافه میکنم...هی برگه شو عوض میکنم که کارهام قاطی خط زده ها نشن یادم نره...(ب
پیشاپیش بابت طولانی بودن عذرخواهم
[ترجیح دادم ماه رمضون امسال رو اینطوری شروع کنم ... می خواستم بنویسمش اما دیدم انرژی زیادی ازم میگیره و ذهنم در حال حاضر یاریم نمی کنه، منصرف شدم. تصمیم گرفتم به صورت همون نوشتار معمولی و محاوره و خودمونی، قرو قاطی  طور فقط روایت کنم. بابت طولانی بودن هم مجددا عذرخواهم. لطفا اگر حوصله ندارید بذارید سر فرصت بخونید، البته اگر علاقه ای به خوندن وراجی بافه های من دارید :) ]
 
بارون شدیدی شروع به باریدن گرفت. خدای م

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها